تامین مالی خرد و بانکداری پیوندی در بانک کشاورزی ایران
هدف، روش و فرایند بر اساس تجربه موسسه تاک با پشتیبانی بانک کشاورزی ایران ۱- تامین مالی خرد مترادف با اعتبارات خرد نیست در تامین مالی خرد نه تنها اعتبارات خرد بلکه نیاز یک مشتری به سایر خدمات مالی نظیر پس انداز، بیمه های خرد و تسهیل انتقال وجوه نیز مورد نظر قرار میگیرد. از آنجا که گروه هدف شامل قشر کم درآمد و اغلب آسیب پذیر اجتماع است، پس انداز ها لزوما ناشی از مازاد درآمد نبوده بلکه حاصل اصلاح الگوی مصرف و صرفه جوئی و نیاز به کاهش آسیب پذبری خانوار در مقابل نوسانات درآمد است. دراین راستا تغییرات کیفی بصورت یک رفتار نهادینه شده در گروه هدف بیش و پیش از هدف های کمی مثل رقم پس انداز مورد توجه است. بدین ترتیب در سامانه تامین مالی خرد استفاده از منابع خودی در درجه نخست و پیش از تمهیدات برای تامین “اعتبارات خرد” جای دارد. کوچک بودن این پس انداز های فردی نباید استعداد آنها را در سطح میانه (محلی) برای تجمیع و تشکیل سرمایه های قابل گردش و در سطح کلان درجهت افزایش پس انداز ملی و همچنین ارتقاء میل نهائی به پس انداز (MPS) شهروندان از نظر پنهان سازد. باید از این نکته نیز غافل نبود که تورم افسارگسیخته و همچنین نرخ سود مورد انتظار در مقایسه با تورم رغبت و آمادگی برای انباشت پس انداز را بصورت نقدینگی و بویژه انتقال آن را به سیستم بانکی بشدت کاهش میدهد. اغلب پس اندازهای کوچکند که قربانی بحران های مالی میشوند که به سیستم بانکی منتقل شده است. در اینگونه مواقع رفتار منطقی پس اندازکنندگان آنها را بسوی گزینه های دیگر همچون طلا، زمین و مستغلات سوق میدهد. در جوامع روستائی خرید و نگهداری دام نوعی دیگر از چنین گزینه هاست . (آ) خرد ومعمولا معادل کسری از درآمدملی، (ب) بدون نیاز به ارائه وثیقه و ضامن – حتی ضمانت ذمه ای، (پ) شمول پذیر یعنی دسترسی همگان بدان ممکن، (ت) دارای انعطاف و پاسخگو به نیاز های متنوع مشتریان کم درآمد، و بالاخره (ث) پایدار و همیشه قابل دسترس یا به عبارت دیگر ضمن آنکه در دسترس مشتری است برای بانک سودی معقول داشته باشد تا ادامه برنامه به مخاطره نیفتد. ولی پراکندگی مشتریان، حجم کوچک معاملات و درنتیجه هزینه مبادلاتی سنگین توزیع وامها و جمع آوری باز پرداخت ها و ریسک متصور از مشتریانی که برای چنین بانکهائی غیر متعارفند ازجمله مهمترین عواملی است که مانع فعال کردن بسیاری از بانک های بزرگ در این راه شده است. بدین ترتیب است که جا برای راه حل های دیگر نظیر بانک های تخصصی نامبرده دربالا و برنامهای نوآورانه متنوع باز شده است. چنین بنظر میرسد که در ایران هنوز یک محصول بانکی که دارای تمام مشخصات لازم برای تامین مالی خرد بصورتی که در بالا تشریح شد نزد بانکها وجود ندارد. چند تجربه در ایران در راه گسترش تامین مالی خرد به صندوقهای محلی که سرمایه اولیه آنها توسط سازمانهای دولتی (مانند وزرات جهاد کشاورزی برای صندوقهای اعتبارات خرد زنان روستائی) و یا سازمانهای بین المللی همچون(GEF) تامین شده است محدود میگردد. بدین ترتیب ایران یکی از معدود کشورهائی است که با وجود داشتن یک بخش بانکداری پیشرفته و مدرن، تامین مالی خرد را هنوز مطمح نظر قرار نداده است. تنها برنامه بانکداری پیوندی بانک کشاورزی است که موجودیت تامین مالی خرد را، با جامعیت و مشخصات یادشده در بالا، از قوه به فعل درآورده است.
۷- تجارب در ایران نشان داده است که اندازه بهینه یک گروه خودیار بین ۱۲ تا ۲۵ نفر عضو است ( متوسط نزدیک به سیصد گروهی که تابحال تشکیل شده است ۱۵ عضو است). چنین حد نصابی تمهیدات زیرین را تامین میکند: (آ) حفظ تقارن اطلاعاتی در میان اعضا، (ب) تسهیل وفاق، حصول اجماع و رفع اختلاف بین اعضا و (پ) ایجاد فضای کافی برای تبلور استعدادهای فردی اعضاء و هم افزائی نیرو های استعداد های آنها و جلوگیری در مستحیل شدن یا پنهان ماندن این استعداد ها که پدیده ای ایست شایع در میان گروه ها و مجموعه های بزرگتر. (ت) اطمینان از اینکه چالش امور مالی و مدیریتی گروه ها متناسب با ظرفیت مدیریتی متوسطی است که در محیط روستائی میتوان براحتی یافت. اما با توجه به اینکه تشکیل و ظرفیت سازی گروه مستلزم هزینه است برای مقرون بصرفه بودن هزینه های مربوطه در مورد تعداد اعضا یک حداقل مجاز نیز در نظر گرفته شده است این حداقل ۱۲ نفر است. گروهی با اعضائی کمتر از این رقم برای اعتبار سنجی بانکی در نظر گرفته نمیشود. دلیل انتخاب یک حداقل برای تعداد اعضا آنست که اولا با احتراز از تشکیل گروه های خیلی کوچک از بالا رفتن هزینه های مبادلاتی تشکیل گروه جلوگیری کرد و ثانیا گروه هائی بوجود آورد که حداقل عضو لازم برای تشکیل یک نهاد مستعد رشد و ترقی را که بتواند روی شرایط محیط خود نیز اثر بگذارد دارا باشند.
گستره و ژرفای تامین مالی ۱۳- نمودار شماره ۱ در زیر نشان دهنده متوسط مبالغ وامهای بار اول و دوم و سوم بانک کشاورزی به گروه های خودیار (طرح مشترک بانک کشاورزی و ایفاد) در مقایسه با درآمد سرانه ملی میباشد. مقایسه با درآمد ملی نشانه ای است تقریبی از ژرفای یک سامانه تامین مالی خرد یعنی میزان موفقیت طرح در دستیابی افراد هر چه فقیرتر. درحالیکه پهنا یا گستره تعداد مشتریان را نشان میدهد. روش های متعددی برای سنجش درجه فقر و محرومیت مشتریان و درنتیجه تخمین ژرفا وجود دارد. از طرف دیگر بین پایداری و ژرفا و گستره یک تنش ذاتی نیز وجود دارد. به عبارت دیگر اگر ژرفای هر چه عمیق تر هدف قرارگیرد (به عبارت دیگر با هدفمندی شدید شمول هرچه بیشترِ افراد فقیرتر و آسیب پذیرتر را در نظر گیریم) ایجاد دسترسی پرچالش تر و اغلب هزینه بردارتر و گاه پایداری کمتر است. برخی کارشناسان چنین استدلال میکنند که اگر گستره وسیعتری در نظرگرفته شود بهتر از آن است که تنها ژرفا مدنظر باشد زیرا در آن صورت سامانه تامین مالی خرد بمانند سفره پهن تری است که در کنار آن جا برای قشر وسیعتری و نیز عده بیشتری از افراد کمتر برخوردار و آسیب پذیر باز خواهد بود، درحالیکه برسر یک سفره کوچکتر که محدود به افراد فقیر و آسیب پذیر باشد قطعا جا برای پذیرا شدن تعداد کمتری از همین قشر خواهد ماند. هرچند این بحث هنوز به گرمی ادامه دارد و مورد مطالعات متعددی بوده و خواهد بود ولی برای همه مسلم است که ضمن آنکه از ژرفای تامین مالی خرد نباید غافل بود پایداری و گستره آن را نیز نباید ازخاطر دور داشت. حاصل چنین فرایندی یک گزینه کاربردی (استراتژیک) میباشد که در سطح سیاست گذاری باید مورد توجه قرار گیرد.
۱۴- در حال حاضر گروه هائی که سه بار وام بانکی گرفته اند برای بار چهارم باید یک ذخیره احتیاطی از محل صندوق مشترک کنار بگذارند. این ذخیره باید معادل ۲۰% مبلغی باشد که گروه قصد دارد از بانک برای بار چهارم وام بگیرد. مبلغ ذخیره باید در حساب سرمابه گذاری بلند مدت بانک (دو ساله) که در حال حاضر ۲۰% سود مشارکت دارد تا مدت بازپرداخت وام محبوس گردد .
تقسیم سود سهام ۱۵- پس از احراز شرایط وام سوم اعضاء یک گروه مجازند سود سرمایه خود را پس از وضع مخارج گروه ، حق عضویت در کانون، ذخیره احتیاطی و سرمایه برای وامها داخلی (به طرزی که آموزش داده شده است) تقسیم نمایند. تاکنون هیچ یک از گروههای که به این مرحله رسیده اند دست به چنین تمهیدی نزده اند.
کانون گروه های خودیار ۱۶- هر ۲۰ تا ۲۵گروه خودیار میتوانند تشکیل یک کانون بدهند. بدین ترتیب هر گروه از میان اعضا دو نماینده به کانون اعزام میکند. هدف از کانون تجمیع ظرفیت های گروه های عضو در جذب و ارائه خدمات غیرمالی و نیز ادامه کار بدون حضور موسسه ظرفیت ساز است. بدین ترتیب سرمایه گروه ها در دست خودشان میماند و تجمیع نمیشود. هزینه های کانون از محل حق عضویت اعضا تامین میشود. اکنون در بوکان و شبستر دو کانون آغاز بکار کرده و دو کانون دیگر نیز (در فسا فارس و زاغه علیا در کردستان بزودی تشکیل خواهند شد).
تکثیر و توسعه طرح ۱۷- طرح مشترک بانک کشاورزی و ایفاد با استفاده از حمایت های مالی سازمان بهزیستی در مقیاس ۱۶۵ گروه تکرار شده است. سپس بودجه و منابع مالی لازم برای تشکیل ۱۰۰۰ گروه دیگر در دو استان ایلام و کردستان ابلاغ گردیده است. در چارچوب اجرای همین طرح سازمان تاک موظف است گزارش امکان سنجی برای پوشاندن هفتصد هزار نفر دیگر را در سرتاسر کشور تهیه و در سال دوم طرح ارائه دهد.
هزینه های اجرائی طرح و اداره گروه های خودیار ۱۸- بین هزینه اجرای طرح یعنی “تسهیل برپا ساختن و آموزش و ظرفیت سازی گروه ها” و هزینه “اداره گروه ها و برقراری فرایند تامین مالی خرد توسط آنان” باید تفاوت قائل بود. هزینه های نوع اول از مرحله پایلوت که نیاز به مطالعات متعدد، آزمون و خطا و تهیه مواد آموزشی بود بتدریج در مراحل بعدی کاسته شده است. اکنون قراداد تشکیل ۱۰۰۰ گروه در ایلام و کردستان که مرحله تکثیر و توسعه طرح را تشکیل میدهد بر اساس هر گروه ۳۵ میلیون ریال مورد توافق قرار گرفته است. هزینه های نوع دوم (اداره گروه و اجرای فرایند تامین مالی خرد) توسط گروه و بانک عامل (بانک کشاورزی) تامین میشود. وامهای بانک، که از محل منابع عادی آن تامین میگردند، با سود مشارکت معمول در بانک و بدون هیچگونه یارانه ای در اختیار گروه گذاشته میشود. گروه با افزودن نرخ کارمزدی – که توسط مجمع عمومی آن تعیین میگردد- به خرده فروشی وام عمده بانک در داخل گروه میپردازد. نرخ سود مشارکت بانک بعنوان “نرخ مرجع” باضافه کارمزد مزبور برای تعیین سود مشارکت وامهای خرد از محل سرمایه گروه بکار میرود. در این میان گروه با در نظر گرفتن نرخ تورم میکوشد تا نرخی را برای معاملات داخل گروه انتخاب نماید که سرمایه گروه را در مقابل فرسایش ناشی از تورم حفاظت نماید. نوشته مدیرعامل موسسه |